وب سایت رسمی گروه بین المللی 10Points

آموزش علم پتروشیمی

من صمد كارگر با تجربه ٢٥ ساله در شيمی و پتروشيمی به شما ياد ميدهم چگونه با استفاده از اين صنعت پول ساز، ثروتمند و روياهاتون رو بسازين.​

۱۳ دلیل برای شروع خوش‌ بینی اقتصادی – بخش دوم

۱۳ دلیل برای شروع خوش‌ بینی اقتصادی – بخش دوم

بخش دوم دلایل خوش بینی اقتصادی

 

5- حتی رابرت گوردون (کمی) خوشبین‌تر است!

 

آقای گوردون کتاب مربوط به کمبود آمریکا در نوآوری و بهره‌وری در دهه‌های اخیر را نوشته است – به طور دقیق یک کتاب 784 صفحه‌ای در سال 2016. اکنون آقای گوردون‌، اقتصاددان دانشگاه نورث وسترن، نوعی نسبتاً خوش‌بین است. وی اخیراً گفت: “من كاملاً انتظار دارم رشد در دهه 2020 بیش از دهه 2010 باشد‌، اما نه به همان سرعتی كه بین سال‌های 1995 و 2005 بود.”

 

  1. بحران‌ها محرک نوآوری

 

بسیج برای جنگ جهانی دوم یک اتفاق برجسته بود. تجارت و دولت با هم همکاری کردند تا ظرفیت تولید اقتصاد را به شدت افزایش دهند‌، میلیون‌ها نفر را به کار بیندازند و نوآوری‌های بی‌شماری مانند لاستیک مصنوعی و تولید انبوه هواپیماها را پیش ببرند.

 

به همین ترتیب، جنگ سرد موجی از سرمایه‌گذاری و نوآوری عمومی ایجاد کرد‌. برخی از آنها عبارتند از ماهواره‌ها (محصول جانبی مسابقه فضایی) و اینترنت (که در ابتدا قصد داشت ارتباطات غیرمتمرکز را در صورت حمله هسته‌ای فراهم کند).

 

آیا بحران‌های فعلی ما می‌توانند جاه طلبی مشابهی را تحریک کنند؟ قبلاً همه‌گیری کووید19 استفاده از فناوری mRNA برای ایجاد واکسن‌های جدید را تسریع کرده است‌، که می‌تواند منافع انکارناپذیری برای پیشگیری از بیماری‌ها داشته باشد.

 

و با پیشرفت دهه 2020‌، احساس تعمیق فوریت برای کاهش انتشار کربن و کنار آمدن با تغییرات آب و هوایی نوعی چالش همه جانبه است که می‌تواند به همان اندازه‌ی تجارب قبلی پیامدهای مشابه برای سرمایه‌گذاری و نوآوری داشته باشد.

 

  1. بازارهای کار فشرده نیز باعث نوآوری می‌شوند

 

چرا انقلاب صنعتی به جای جایی دیگر در انگلیس آغاز شد؟ یک نظریه این است که دستمزدهای نسبتاً بالا در آنجا (نتیجه تجارت بین‌الملل) فوریتی را برای شرکت‌ها ایجاد می‌کند تا ماشین‌آلات را جایگزین نیروی انسانی کنند. با گذشت زمان، یافتن راه‌هایی برای کار بیشتر با کارگران کمتر درآمد و استانداردهای زندگی بالاتری ایجاد کرد.

 

اما چرا ممکن است بازار کار در دهه 2020 یک بازار فشرده باشد؟ این امر به دو ایده بزرگ خلاصه می‌شود: تغییر در اقتصاد جهانی و جمعیت‌شناسی که باعث کاهش کارگران در دهه آینده نسبت به دهه‌های اخیر می‌شود. و عزمی تازه و دو جانبه از سوی سیاست‌گذاران برای دستیابی به اشتغال کامل ایجاد می‌شود.

 

8- فقط یک چین وجود دارد

 

یک شهر مزرعه منزوی را با 100 نفر تصور کنید.

از 100 صد نفر‌، پنج مزرعه دارند. 10 نفر دیگر به عنوان مدیر از طرف مالکان عمل می‌کنند. و پنج روشنفکر وجود دارد که دور هم می‌نشینند و فکرهای بزرگی می‌اندیشند. 80 نفر دیگر کارگر هستند. اگر ناگهان 80 کارگر دیگر‌ سرروکله‌شان پیدا شود، افرادی که عادت به زندگی سطح پایین داشتند، چه اتفاقی می‌افتاد؟

 

روشنفکران ممکن است یک داستان پیچیده در مورد چگونگی هجوم نیروی کار در نهایت وضعیت بهتر همه را بگویند‌، زیرا زمین بیشتری کار می‌شود و کارگران می‌توانند تخصص بیشتری داشته باشند. صاحبان و مدیران آنها خوشحال خواهند شد زیرا بلافاصله ثروتمندتر خواهند شد (می‌توانند برای شخم مزارع به مردم هزینه کمتری پرداخت کنند).

 

اما 80 کارگر موجود – که برای شغل خود با سایر افراد کم درآمد رقابت می‌کنند – فقط در یک دوره کوتاه مدت رنج می‌کشند. این استدلال که در آخر همه ثروتمندتر می‌شوند وزن زیادی نخواهد داشت.

 

این همان چیزی است که در چند دهه گذشته اتفاق افتاده است زیرا چین از انزوا به یکپارچه‌سازی عمیق در اقتصاد جهانی تبدیل شده است. هنگامی که این کشور در سال 2001 به سازمان تجارت جهانی پیوست، جمعیت 1.28 میلیارد نفری آن از جمعیت 34 کشور پیشرفته‌تر که سازمان همکاری اقتصادی و توسعه را تشکیل می‌دهند (1.16 میلیارد نفر) بیشتر بود.

 

اما این یک تعدیل یک باره بود و دستمزدها در چین به سرعت در حال افزایش هستند زیرا از تولید محصولات رده پایین به سمت کالاهای پیچیده‌تر حرکت می‌کنند. هند، تنها کشور دیگر با جمعیت قابل مقایسه، در حال حاضر به خوبی در اقتصاد جهان ادغام شده است. تا حدی که جهانی سازی ادامه دارد ، باید یک روند تدریجی باشد.

 

  1. فقط یک مکزیک وجود دارد

 

برای سال‌ها‌، کارگران آمریکایی پس از تصویب موافقت‌نامه تجارت آزاد آمریکای شمالی در سال 1994‌، در حال رقابت با مکزیکی‌های کم درآمد نیز بودند. همانند چین، پویایی جدید چشم‌اندازهای اقتصادی بلند‌مدت را برای ایالات متحده بهبود بخشید، اما در کوتاه مدت این برای بسیاری از کارگران کارخانه‌های آمریکایی بد بود.

 

اما این نیز یک تنظیم یکبار مصرف بود. حتی قبل از رئیس جمهور ترامپ، توافق‌نامه‌های تجاری تحت مذاکره در بیشتر موارد دیگر معطوف به سهولت ورود نیروی کار از کشورهای با کارگران ارزان‌تر نبوده است. هدف اصلی بهبود قوانین تجارت برای شرکت‌های آمریکایی بود که در سایر کشورهای ثروتمند تجارت می‌کردند.

 

  1. انقلاب خارج از مرزها بیشتر بازی می‌شود

روزگاری ، اگر شما یک شرکت آمریکایی بودید که نیاز به راه‌اندازی مرکز تماس با خدمات مشتری یا انجام کارهایی با فن‌آوری اطلاعات پرمشغله داشتید، چاره واقعی دیگری جز استخدام یک عده آمریکایی برای انجام این کار نداشتید. ظهور ارتباطات از راه دور جهانی ارزان و فوری این وضعیت را تغییر داد و به شما امکان را می‌دهد تا هر جا کمترین هزینه را داشته باشید کار را انجام دهید.

 

در دهه اول دهه 2000 ، شرکت‌های آمریکایی این کار را در مقیاس گسترده انجام دادند و کار را در کشورهایی مانند هند و فیلیپین مستقر کردند. این یک نسخه کمی متفاوت از قیاس قبلی مربوط به مزرعه است. یک اپراتور خدمات مشتری در کانزاس ناگهان در حال رقابت با میلیون‌ها هندی با درآمد کم برای یک کار بود. اما اینطور نیست که اینترنت برای بار دوم اختراع شود.

 

یک موضوع را اینجا حس می‌کنید؟ در سال‌های اولیه قرن 21، ترکیبی از جهانی‌سازی و پیشرفت‌های تکنولوژیک کارگران آمریکایی را در رقابت با میلیاردها کارگر در سراسر جهان قرار داد.

 

این روند ایجاد شد که در آن کارگران قدرت چانه‌زنی کمتری دارند و شرکت‌ها می‌توانند نه با ایجاد روش‌های ابتکاری بیشتر برای انجام کارها بلکه با بهره‌گیری از نوعی کاهش هزینه‌ی کارگران ، صرفه‌جویی کنند. ممکن است در سال‌های 2020 اینگونه نباشد.

 

  1. نسل بعد از جنگ جهانی نمی‌توانند برای همیشه کار کنند

 

موج تولدها که در دو دهه پس از جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد، نسل عظیمی را ایجاد کرد که عواقب زیادی برای اقتصاد داشت. در حال حاضر، سنین آنها از 57 تا 76 سال است، بچه های بومر بازنشسته می شوند و این به معنای فرصتی برای نسل هایی است که پشت سر آنها قرار گرفتند.

 

همانطور که نسل بعد از جنگ جهانی به دنبال ادامه مصرف هستند – پس‌انداز‌، حقوق بازنشستگی و مزایای تأمین اجتماعی خود را صرف می‌کنند – تقاضا برای کالاها و خدمات نسبتاً پایدار و تعداد کارگران نسبتاً کمتری برای تولید آنها وجود خواهد داشت.

 

طبق پیش‌بینی های سازمان تأمین اجتماعی به اصطلاح “نسبت وابستگی”، در سال 2030 به ازای هر 100 نفر در سال‌های اصلی کار خود از 20 تا 64 سال، 81 نفر خارج از این محدوده سنی وجود خواهد داشت. در سال 2020 این تعداد 73 بود.

این خبر بدی برای امور مالی عمومی و نرخ اصلی G.D.P است. رشد، اما خبر خوب برای کسانی که سن اصلی کار هستند. این باید اهرم‌های بیشتری برای افزایش تقاضا به کارگران بدهد و انگیزه‌هایی را به کارفرمایان برای سرمایه‌گذاری در نرم افزارها یا ماشین آلات افزایش بهره‌وری بدهد.

 

  1. هزاره‌ها در حال ورود به اوج خود هستند

 

هزینه یک چرخه دارد. بزرگسالان جوان پول زیادی کسب نمی‌کنند. با افزایش سن، درآمد بیشتری کسب می‌کنند. بسیاری از آنها خانواده تشکیل می‌دهند و هزینه‌های بیشتری را صرف خرید خانه و ماشین و هر چیز دیگری که برای تربیت فرزندان لازم است، می‌کنند. سپس آنها تمایل دارند که وقتی بچه ها از خانه بیرون می‌روند‌، هزینه های خود را کاهش دهند.

 

به هر حال، این چیزی است که داده‌ها می‌گویند و به طور متوسط ​​اتفاق می‌افتد. میزان هزینه‌های مصرفی برای آمریکایی‌های 20 تا 30 ساله بسیار افزایش می‌یابد و در اواخر 40 سالگی اوج می‌گیرد. احتمالاً تصادفی نیست که برخی از بهترین سال‌های اقتصاد آمریکا در نسل‌های اخیر از سال 1983 تا 2000 بوده است، زمانی که نسل فوق العاده بزرگ بوم در آن دوره در اوج بود.

 

حدس بزنید چه نسلی در آن مرحله زندگی در دهه 2020 قرار دارد؟ هزاره‌ها ، نسلی حتی بزرگتر از نسل بعد از جنگ جهانی. آنها بزرگسالی هستند که کار خود را در سایه رکود بزرگ آغاز کرده‌اند.

 

  1. روال داغ اقتصاد

 

دوازده سال پیش ، یک رئیس جمهور دموکرات در زمان بحران اقتصادی روی کار آمد. او موفق شد بحران را خاتمه دهد، اما توسعه‌ی پس از آن ناامیدکننده بود. میلیون ها نفر بیکار بودند یا به طور کامل از کار خارج می‌شدند.

 

لحن طاقت فرسای بحث سیاست اقتصادی در آن سال‌ها متفاوت بود. اوباما از برنامه‌های خود برای کاهش کسری بودجه صحبت کرد. جمهوری خواهان در کنگره خواستار محدودیت مالی بیشتر شدند. مقامات عالی فدرال حتی در مواردی که بیکاری زیاد بود و تورم به طور مداوم پایین بود، در مورد خطرات تورم ابراز نگرانی کردند.

ریاست جمهوری ترامپ این بحث را تغییر داد. حتی با کاهش مالیات، کسری بودجه را افزایش داد، نرخ بهره پایین ماند. حتی با پایین آمدن نرخ بیکاری به سطحی که نزدیک به پنج دهه دیده نشده بود، تورم پایین باقی ماند. بر اساس عملکرد اقتصاد در سال‌های 2018 و 2019 و تا زمان شروع همه‌گیری‌، آشکار بود که اقتصاد ایالات متحده می تواند داغتر از آنچه اجماع دوران اوباما اجازه می‌داد ، جریان یابد. این بینش پیامدهای قدرتمندی برای دهه 2020 دارد.

اقتصاد ممکن است علمی ناخوشایند باشد و کسانی که در این باره می‌نویسند، شاهد تخریب جهان هستند. اما گاهی اوقات ، اوضاع به طرزی شگفت‌آور تراز می شود ….

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.