رباتهای حسابدار در راهند
ربات های حسابدار – آنهایی که مدرک دانشگاهی و آموزش تخصصی داشتند، زمانی نسبتاً از صنعتیسازی در امان بودند. ولی دیگر اینطور نیست!
ربات های حسابدار میآیند. نه اینکه شما را با لیزر بکشند، یا در شطرنج شما را ببرند، یا حتی شما را با یک Uber بدون راننده در شهر بچرخانند.
این ربات های حسابدار برای ادغام سفارشات خرید در ستون J و K ، پیشبینی درآمد سه ماهه آینده و انتقال دادههای مشتری از نرم افزار صورتحساب به پایگاه داده اوراکل در اینجا هستند. آنها برنامههای نرم افزاری بی ادعایی با نامهایی مانند “Auxiliobits – DataTable To Json String” هستند و در حال تبدیل شدن به کارمندان اصلی بسیاری از شرکتهای آمریکایی هستند.
برخی از این ابزارها برنامههای سادهای هستند که از فروشگاههای آنلاین بارگیری میشودند. نهایتا توسط شرکتها در بخشهایی که وظایف کسلکننده اما حیاتی را انجام میدهند بکار گرفته میشوند. مشخص کردن صورتحسابهای بانکی ، تصویب گزارش هزینه ها ، بررسی فرمهای مالیاتی و کارهایی از این دست. برخی دیگر بستههای نرمافزاری گران قیمت و سفارشی، مجهز به انواع پیچیدهتری از هوش مصنوعی هستند که قادر به انجام انواع کارهای شناختی هستند که زمانی به تیمهایی از انسانهای با حقوق بالا نیاز داشت.
کارمندان با لباس یقه سفید، مجهز به مدارک دانشگاهی و آموزشهای تخصصی، زمانی نسبتاً از اتوماسیون احساس امنیت میکردند. اما پیشرفتهای اخیر در هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی الگوریتمهایی ایجاد کرده است که قادر به عملکرد بهتر پزشکان ، وکلا و بانکداران در بخشهای خاصی از مشاغل خود هستند. و همانطور که ربات های حسابدار یاد میگیرند کارهای با ارزش بالاتر انجام دهند، از نردبان شرکتها بالا میروند.
این روند – سالها بی سر و صدا در حال پیشرفت است، اما از زمان شروع همهگیری ویروس کرونا سرعت توسعهی آن افزایش پیدا کرده است. این امر باعث ایجاد تغییراتی در محیط های کاری با سرعتی است که تعداد کمی از افراد از آن استقبال می کنند. تقریبا 8 از هر 10 مدیر شرکت که سال گذشته توسط Deloitte مورد بررسی قرار گرفتند، گفتند که نوعی R.P.A را اجرا کرده اند. 16 درصد دیگر اظهار داشتند که قصد دارند ظرف سه سال این کار را انجام دهند.
بیشتر این اتوماسیون توسط شرکتهایی انجام میشود که احتمالاً هرگز نام آنها را نشنیدهاید. UiPath، بزرگترین شرکت اتوماسیون مستقل، که ارزش آن 35 میلیارد دلار و تقریباً به اندازه eBay تخمین زده میشود و قرار است در اواخر سال جاری به بازار عرضه شود. شرکت های دیگری مانند Automation Anywhere و Blue Prism که 500 شرکت Fortune مانند کوکاکولا و Walgreens Boots Alliance را به عنوان مشتری در اختیار دارند نیز از رشد سرسام آور برخوردار هستند. غولهای فناوری مانند مایکروسافت اخیراً محصولات اتوماسیون خود را معرفی کردهاند تا وارد عمل شوند.
مدیران به طور کلی ربات های حسابدار را برای همه مفید میدانند، “سادهسازی عملیات” و “آزاد کردن کارگران” از کارهای روزمره و تکراری بخشی از مزایای آنهاست. اما علاوهبراین آنها افراد زیادی را بیکار میکنند. کارشناسان مستقل میگویند شرکتهای بزرگ R.P.A در حال اخراج بخشی از کارمندان خود هستند. کاهش هزینهها و بهبود نیافتن شرایط محیط کار، معمولاً عامل اصلی تصمیمگیری برای اتوماسیون است.
کریگ کلر، تحلیلگر Forrester Research که به مطالعه بازار اتوماسیون سازمانی میپردازد، گفت که برای مدیران ، بیشترین جذابیت رباتها ارزان بودن، استفاده آسان و سازگار با سیستمهای موجود است. وی گفت که شرکتها اغلب به جای استفاده از به روزرسانیهای فنآوری گرانتر که ممکن است سالها طول بکشد تا هزینه صرف شده را برگرداند، به سود کوتاه مدت خود متکی هستند.
وی همچنیین کلر افزود: “این یک پروژه با آینده غیرمشخص مانند بسیاری از پروژه های هوش مصنوعی نیست. بنابراین شرکتها آن را دیوانهوار انجام میدهند. با استفاده از R.P.A میتوانید رباتی بسازید که سالانه 10 هزار دلار هزینه دارد و دو تا چهار انسان را بیرون بیاورید.”
کووید19 باعث شده برخی شرکتها برای مقابله با تعطیلیهای مداوم یا محدودیت های بودجهای به اتوماسیون روی آورند. اما برای سایر شرکتها، همهگیر فرصتی را برای مدیران فراهم کرده است تا برنامههای بلند پروازانه اتوماسیون را که مدتها قبل در سر میپرورانند، اجرا کنند.
رائول وگا ، مدیر اجرایی Auxis ، شرکتی که به شرکتها برای اتوماسیون کمک میکند، گفت: “اکنون اتوماسیون از نظر سیاسی بیشتر قابل قبول است. پیش از همهگیری، برخی از مدیران پیشنهادات خودكار كردن مراكز تماس خود یا كاهش بخشهای مالی خود را رد میكردند، زیرا آنها نگران ترساندن کارمندان باقیمانده یا ایجاد واكنش مانند انفجار برون سپاری در دهه 1990 بودند.”.
اما این نگرانیها اکنون اهمیت چندانی ندارند، زیرا میلیونها نفر از کار بیکار شدهاند و بسیاری از مشاغل برای ماندن در بازار کار تلاش میکنند. وگا ادامه داد، “آنها واقعاً اهمیتی نمیدهند، آنها فقط میخواهند آنچه را برای تجارتشان مناسب است انجام دهند.”
به گفته شرکت تحقیقاتی گارتنر، انتظار میرود فروش نرمافزارهای اتوماسیون در سال جاری 20 درصد افزایش یابد. این در حالی است که سال گذشته شاهد افزایش 12 درصدی بودهایم. شرکت مشاوره مک کینزی، که پیش از همهگیری پیشبینی کرده بود 37 میلیون کارگر آمریکایی تا سال 2030 توسط اتوماسیون بیکار خواهند شد، اخیراً پیشبینی خود را به 45 میلیون نفر افزایش داد.
همه ربات های حسابدار از نوع ازبین برنده فرصت شغلی نیستند. هالی اول، مدیر فناوری در شرکتهای بیمه اتومبیل ایالتی، گفت که شرکت او از اتوماسیون برای انجام 173000 ساعت کار در حوزههایی مانند پذیرهنویسی و منابع انسانی و بدون اخراج کسی استفاده کرده است.
وی گفت: “مردم نگرانند كه احتمال دارد شغل خود را از دست بدهند و یا كاری نداشته باشند. اما هنگامی که ما یک ربات حسابدار در منطقه داریم، و مردم میبینند که چگونه اتوماسیون اعمال میشود، واقعا هیجان زده میشوند که دیگر مجبور نیستند آن کار را انجام دهند.” وقتی ربات های حسابدار قادر به تصمیمگیریهای پیچیده باشند، به جای انجام تک وظایف تکراری، پتانسیل در حال رشدی از وظایف مختلف را خواهند داشت.
مطالعات اخیر محققان دانشگاه استنفورد و موسسه بروکینگز، متن لیست مشاغل را فرمهای تولید شده توسط هوش مصنوعی مقایسه کردند و بدنبال عباراتی مانند “پیش بینی” و “تولید توصیه” بود که در هر دو ظاهر شد.
آنها دریافتند که گروههایی که بیشترین امکان جایگزینی با هوش مصنوعی را دارند عبارتند از کارگران با درآمد بهتر، با تحصیلات بالاتر در نقشهای فنی و نظارتی، یا مردان، کارگران سفیدپوست و آسیایی-آمریکایی و متخصصان ردههای میانی. کارگران با مدرک لیسانس یا فارغ التحصیل تقریباً چهار برابر بیشتر در معرض خطر جایگزینی با هوش مصنوعی قرار گرفتند. محققان دریافتند که افرادی که فقط دارای مدرک دبیرستان هستند، بیشتر احساس خطر میکنند، همچنین ساکنان شهرهای با فنآوری بالا مانند سیاتل و سالت لیک سیتی نسبت به کارگران در جوامع کوچکتر و روستایی آسیبپذیرتر هستند.
دیوید آتور، اقتصاددان در M.I.T.، گفت: “بسیاری از کارهای حرفهای برخی از عناصر پردازش اطلاعات معمول و یک عنصر قضاوت و اختیار را ترکیب میکند. با A.I ، این نوع کارها بیشتر در مسیر از بینرفتن قرار دارند. “
“بیمه عمر Dai-ichi سالانه 132000 ساعت صرفهجویی می کند؛600٪ سودآوری برای غول گزارشگری اعتبار با R.P.A.”
جیسون کینگدون، مدیر اجرایی R.P.A. شرکت Blue Prism، از رباتهای شرکت خود به عنوان “کارگران دیجیتال” یاد میکند، و توضیح میدهد که شوک اقتصادی همهگیری “باعث افزایش” آگاهی “مدیران در مورد انواع کارها شده است که دیگر نیازی به مشارکت انسانی ندارد. وی ادامه داد: “ما فکر میکنیم که هر فرآیند تجاری میتواند خودکار باشد.” کینگدون به رهبران مشاغل میگوید که بین نیمی تا دو سوم تمام وظایفی که هم اکنون در شرکتهایشان انجام میشود توسط ماشینها انجام خواهد شد. در نهایت، او آیندهای را میبیند که در آن انسانها با تیمهای کارمند دیجیتال، و با کار فراوان برای همه، در کنار هم همکاری خواهند کرد، اگرچه او اعتراف کرد که این رباتها از مزایای طبیعی خاصی برخوردار هستند. وی گفت: “یک کارگر دیجیتال میتواند به روشی کاملاً انعطافپذیرتر ، فعالیت کند.”
خطر به اصطلاح اتوماسیون
سالهاست که انسانها از دست دادن شغل ما در مقابل ماشین آلات میترسند. (در سال 350 قبل از میلاد ، ارسطو نگران بود که نواختن چنگ خودنواز ممکن است نوازندهها را از رده خارج کند.) و با این حال، اتوماسیون هرگز بیکاری گسترده ایجاد نکرده است، تا حدی به این دلیل که این فناوری همیشه جایگزین مشاغل فرسایشی شده است.
در طول قرنهای 19 و 20، برخی از چراغهای روشنایی و شغل آهنگری منسوخ شد، اما افراد بیشتری میتوانستند از طریق برق و فروشندگان اتومبیل امرار معاش کنند. و امروز هوش مصنوعی خوشبینان استدلال میکنند که اگرچه فناوری جدید ممکن است برخی از کارگران را بیکار کند، اما این امر باعث رشد اقتصادی و ایجاد مشاغل بهتر و با رضایت بیشتر میشود، مانند گذشته.
اما این هیچ تضمینی نیست و البته شواهد فزایندهای وجود دارد که نشان میدهد این زمان ممکن است همه چیز متفاوت باشد.
در یک سری از مطالعات اخیر ، Daron Acemoglu از M.I.T. و Pascual Restrepo از دانشگاه بوستون، دو اقتصاددان نامی که در مورد تاریخچه اتوماسیون تحقیق کردهاند، دریافتند که در بیشتر قرن بیستم، تصور خوش بینانه از اتوماسیون غالب است – به طور متوسط، در صنایعی که اتوماسیون را اجرا میکنند، فرصتهای شغلی جدید بسیار سریعتر از فرصتهای شغلی از دست رفته ایجاد میشوند.
آنها دریافتند از اواخر دهه 1980، این معادله تغییر کرده است. این تغییر ممکن است مربوط به محبوبیت آنچه آنها ” اتوماسیون نصف و نیمه” مینامند باشد – فناوری که به سختی، کافی برای جایگزینی کارگران انسانی است، اما به اندازه کافی خوب نیست که بتواند شغل جدید ایجاد کند و یا تولید شرکتها را به طور قابل توجهی افزایش دهد.
نمونه متداول اتوماسیون نصف و نیمه ، ماشین فروش خودکار فروشگاههای مواد غذایی است. این ماشینها باعث نمیشوند که مشتریان بیشتر مواد غذایی خریداری کنند یا به آنها کمک میکند تا به طور قابل توجهی سریعتر خرید کنند – آنها به راحتی به صاحبان فروشگاهها اجازه میدهند کارکنان کمی شیفت کار کنند. آقای Acemoglu و آقای Restrepo نوشتند این نوع اتوماسیون ساده و جانشین، نه تنها کارگران بلکه اقتصاد کل را تهدید میکند. در ادامه این مطالعه آمده : “خطر واقعي براي كار ، ممكن است نه از طريق بهره وري بسيار بالا، بلكه از طريق فنآوري هاي اتوماتيك كه فقط به اندازه كافي توليد میکنند و باعث جابجايي نیروی کار ميشوند ، پدید میآید.”
در دوره های گذشته تغییر فناوری، دولتها و اتحادیههای کارگری وارد کار شده اند تا برای کارگران مستعد بجنگند یا از آنها حمایت کنند در حالی که آنها برای مشاغل جدید آموزش میبینند. اما این بار کمک کمتری وجود دارد. کنگره درخواستهای تأمین بودجه برنامه های بازآموزی کارگران فدرال را برای سالها رد کرده است. و هیچ بودجهی مستقلی برای برنامه های آموزش شغلی که می تواند به کارگران بیکار کمک کند تا دوباره روی پا بایستند، درنظر گرفته نشده است .
تفاوت کلیدی دیگر این است که در گذشته، روند هوشمندسازی به تدریج صورت میگرفت، اما اتوماسیون یقه سفید امروز چنان ناگهانی است – و غالباً به طور عمدی توسط مدیریت پنهان میشود – به طوری که تعداد کمی از کارگران وقت آمادهسازی دارند. لوکلر ، تحلیلگر فارستر، که فکر میکند ما بیشتر به آغاز کار هوش مصنوعی نزدیک هستیم تا پایان آن. وی میافزاید: “سرعت پیشرفت این فناوری از هر اتوماسیون قبلی سریعتر است. ما هنوز به نقطه نمایی این فناوری نرسیدهایم”.
یافتن آیندهای ضد ربات
تب اتوماسیون جهان سازمانی صرفاً به دلیل خلاصی از شر کارگران نیست. مدیران اجرایی برای جلب رضایت سهامداران و هیئت مدیرهها ، و رقیبان نیز جزوی از ماجرا است. اما همانطور که هوش مصنوعی وارد دنیای شرکتها میشود، کارگران را در همه سطوح مجبور به سازگاری میکند و بر توسعه انواع مهارتهای انسانی متمایز تمرکز میکند که ماشین آلات نمیتوانند آنها را به راحتی تکرار کنند.
الن ونگرت، پردازنده داده سابق در یک شرکت بیمه استرالیا، این درس را چهار سال پیش آموخت، هنگامی که یک روز به محل کار خود رسید و دید که شغلش به یک ربات سپردده شده. خانم ونگرت تعجب نکرد. او میدانست که کارش ساده و تکراری است. وی گفت: “مدیران من از اینکه شغل من را به یک ربات سپردهاند هیجان زده بودند، همچنین برخی از همکارانم اما آنچه من را بیشتر از هر چیزی ناراحت میکرد هیجانی بود که انسانها برای از دست رفتن شغل دیگری و سپردن آن به ربات داشتند.”
برای خانم ونگرت ، 27 ساله ، این تجربه زنگ بیداری بود. وی تحصیلات دانشگاهی داشت و در اوایل کار خود بود. وی پس از پایان قراردادش از شرکت بیمه خارج شد. و او اکنون به عنوان معلم کلاس دوم کار میکند – شغلی که به گفته وی، احتمال رسیدن اتوماسیون به آن کمتر است.