شاخصها داستانهای متفاوتی را بیان میکنند
فرار از همهگیری کرونا، افزایش قیمتها، تنگناهای عرضه و کمبود نیروی کار را به همراه داشته است. شاخصهای کلیدی نشان میدهد که فقط یک مرحله است. این یک لحظه عجیب برای اقتصاد ایالات متحده است.
نرخ بیکاری هنوز بالاست است. اما شرکتها شکایت دارند که نمیتوانند نیروی کار کافی پیدا کنند. قیمتها برای برخی از کالاها و خدمات در حال افزایش است، اما برای برخی دیگر نه. گلوگاههای زنجیره تأمین سختافزار ساخت مسکن، خودروسازان و سایر تولیدکنندگان را برای تهیه مواد مورد نیاز برای افزایش تولید دچار مشکل کرده. در حال حاضر شاخصهای مختلفی که به طور معمول کم و بیش با هم حرکت میکنند، داستانهای کاملاً متفاوتی در مورد وضعیت اقتصاد بیان میکنند.
سردرگمی کوتاه مدت، پیشبینی سیاستگذاران
بیشتر پیشبینیکنندگان ، از جمله سیاستگذاران در فدرال، انتظار دارند سردرگمی کوتاه مدت باشد. آنها میبینند که چه چیزی به منزله عدم تطابق موقتی بین عرضه و تقاضا است که ناشی از فروپاشی نسبتاً سریع همهگیری است. مصرف کنندگان، با داشتن پول نقد محرک و آماده برای برقراری ارتباط مجدد با جهان هستند. پس از یک سال قرنطینه، مشتاق به خرج کردن هستند. اما برخی از مشاغل فاقد پرسنل و ملزومات مورد نیاز برای خدمترسانی به آنها هستند. هنگامی که شرکتها فرصتی برای آوردن کارگران و قفسههای انبار مجدد پیدا کردند – و مردم شروع به کارهای عادی و تعطیلات خانوادگی کردند – دادههای اقتصادی باید به حالت عادی برگردند.
آشفتگی اقتصادی که سابقه آن وجود نداشته
اما هیچ کس به طور قطعی نمیداند. این احتمال وجود دارد که همهگیری اقتصادی از راههایی که هنوز به طور کامل شناخته نشدهاند، اقتصاد را تغییر دهد. یا اختلالات کوتاه مدت بتواند اثرات موجدار طولانی مدت داشته باشد. برخی از اقتصاددانان برجسته علنا ابراز تاسف میکنند که افزایش قیمت امروز میتواند زمینه را برای ایجاد تورم سریعتر را فراهم کند. مشابههای تاریخی آن مانند رونق پس از جنگ در دهه ۱۹۵۰ یا دوران “تورم ناگهانی” دهه ۱۹۷۰. این مثالها در بهترین حالت، بینش محدودی را نسبت به لحظه کنونی ارائه میدهند.
ایان شفردسون، اقتصاددان ارشد در اقتصاد کلان Pantheon، یک شرکت پیشبینی، گفت: “ما در این مرحله نمیتوانیم چیزی را رد کنیم زیرا سابقه هیچ یک از این موارد وجود ندارد.”
گزارش ماهانه وزارت کار ایالاتمتحده
روز جمعه، وزارت کار گزارش ماهانه خود را از بازار کار ایالات متحده منتشر میکند. گزارش ماه گذشته رشد شغلی بسیار کندتر از حد انتظار را نشان داد. اقتصاددانان از نزدیک رصد خواهند کرد تا ببینند آیا این ناامیدی در حال گسترش است. اما انتظار پاسخهای قطعی را نداشته باشید. ماه دوم رشد شغلی ضعیف میتواند نشانه بهبودی متزلزل باشد. یا صرفاً نشانهای است که حل این عوامل موقتی بیش از دو ماه طول خواهد کشید. از طرف دیگر، یک گزارش قوی میتواند بیانگر این باشد که بحث کمبود نیروی کار بیش از حد زیاد شده است. یا کارفرمایان با پیشنهاد قیمتهای بالاتر، که میتواند به تورم دامن بزند، بر این مسئله غلبه کردهاند.
برای دستیابی به تصویر واضحتر، اقتصاددانان باید فراتر از مجموعه معمول شاخصهای خود حرکت کنند. در اینجا برخی از مواردی که آنها مشاهده خواهند کرد وجود دارد.
۱ – قیمتها
قیمتهای مصرف کننده در ماه آوریل نسبت به سال گذشته ۴/۲ درصد افزایش یافته است. که این میزان بزرگترین جهش در بیش از یک دهه گذشته است. اما بیشترین افزایش مربوط به دستههایی است که تقاضا پس از پایان همهگیری کرونا مجدد اوج میگیرد. مانند مسافرت و رستورانها، یا محصولات مربوط به زنجیره تامین، از قبیل اتومبیلهای جدید. این فشارها باید در ماههای آینده کاهش یابد.
آنچه بیشتر مورد توجه اقتصاددانان قرار میگیرد، هرگونه نشانهای از گسترش این افزایش قیمتها به سایر حوزههای اقتصاد است. محققان بانک فدرال رزرو سانفرانسیسکو الگوهای فروش اوایل سال گذشته را مطالعه کردهاند. این مطالعه برای دستهبندی محصولات و خدمات بر اساس تأثیر همهگیری کرونا صورت گرفته است. شاخص تورم حساس به متوسط آنها تاکنون نشانه کمی از تورم فراتر از مناطق تحت تأثیر همهگیری را نشان میدهد.
الن زنتنر، اقتصاددان ارشد آمریكا، گفت: “آنچه ما به دنبال آن هستیم این است كه تورم اساسی به چه صورت است.” خانم زنتنر برای کسانی که به دنبال یک اقدام ساده تر هستند، یک میانبر ارائه میدهد. فقط به اجارهها نگاه کنید. اگر اجاره بها سریعتر از چند بازار دیگر افزایش یابد، میتواند تورم کلی را به دنبال داشته باشد.
۲- انتظارات تورم
یکی از دلایل توجه اقتصاددانان به تورم این است که میتواند به یک پیشگویی تمام و کمال تبدیل شود. اگر کارگران فکر کنند که قیمتها مدام در حال افزایش است، آنها تقاضای افزایش دستمزد خواهند کرد. که کارفرمایان آنها را مجبور به افزایش قیمت میکند و غیره. در نتیجه، پیشبینیکنندگان نه تنها به قیمتهای واقعی بلکه به انتظارات مردم نیز توجه میکنند.
در کوتاه مدت ، انتظارات تورمی مصرف کنندگان به شدت تحت تأثیر قیمت کالاهای مکرر خریداری شده قرار میگیرند. قیمت بنزین به ویژه به شدت در ذهن مصرف کنندگان سنگینی میکند. بنابراین اقتصاددانان توجه بیشتری به انتظارات بلندمدت مصرف کنندگان دارند. مانند شاخص انتظارات تورم پنج ساله از دانشگاه میشیگان، که اخیراً به بالاترین سطح هفت ساله رسیده است.
پیشبینیکنندگان همچنین توجه زیادی به انتظارات مشاغل، سرمایهگذاران و سایر پیشبینیکنندگان دارند. بسیاری از اقتصاددانان توجه ویژهای به معیارهای انتظارات تورمی مبتنی بر بازار دارند. زیرا سرمایهگذاران از نتیجه کار خود پول میگیرند. این نشان داد که انتظارات تورمی در سه ماهه اول سال جاری افزایش یافته است. اما طبق استانداردهای تاریخی پایین است.
۳- تأمین نیروی کار
در ماه های اخیر رستورانها، هتلها و دیگر کارفرمایان در سراسر کشور شکایت دارند. آنها میگویند که علیرغم نرخ بیکاری که بالاتر از قبل از همهگیری است نمیتوانند کارگران کافی پیدا کنند. شواهدی وجود دارد که روی این ادعا صحه میگذارد. فرصتهای شغلی رشدی افزایشی داشته است، اما استخدام ادامه پیدا نکرده است. میلیونها نفر که قبل از همهگیری شغل داشتند حتی بدنبال کار نیستند.
بسیاری از جمهوریخواهان میگویند افزایش مزایای بیکاری کارگران را به ماندن در حاشیه ترغیب میکند. دموکراتها بیشتر عوامل دیگر را از جمله کمبود مراقبت از کودک و نگرانیهای بهداشتی مرتبط با خود کرونا را مقصر میدانند. در هر صورت، با پایان یافتن بیمه بیکاری، بازگشایی مدارس و شکست کرونا، این عوامل باید از بین بروند.
اما ممکن است همه کارگران با کاهش بیماری همهگیر عجلهای برای بازگشت نداشته باشند. برخی از کارگران مسن احتمالاً بازنشسته شدهاند. این میتواند باعث شود که کمبود نیروی کار بیش از آنچه اقتصاددانان انتظار دارند ادامه یابد. سادهترین راه برای پیگیری عرضه کارگران موجود میزان مشارکت در نیروی کار است. که سهم بزرگسالانی را که کار میکنند یا فعالانه بدنبال کار هستند منعکس میکند. در حال حاضر این تعداد زیادی از کارگران موجود را نشان میدهد.
۴- دستمزدها و تاثیر آن روی اقتصاد
حداقل در مقایسه با رکودهای گذشته، رشد دستمزدها در طی همهگیری نسبتاً قوی باقی ماند. بسیاری از مشاغل بازرگانی که در قرنطینه سال گذشته باز مانده بودند مجبور به افزایش حقوق یا پیشنهاد پاداش برای نگهداری کارگران بودند. اکنون، با کمتر شدن همهگیری، شرکتها برای جذب نیرو، دوباره حقوق خود را افزایش میدهند. سوال این است که آیا دستمزدهای اخیر نشان دهنده یک تلنگر است یا یک تغییر طولانی مدت در توازن قدرت بین کارفرمایان و کارمندان. کشف این مسئله دشوار است زیرا ایالات متحده فاقد اندازهگیری قابل اعتماد و به موقع برای رشد دستمزد است.
وزارت کار به عنوان بخشی از گزارش شغل ماهانه خود، اطلاعات مربوط به درآمد متوسط ساعتی را منتشر میکند. اما این ارقام در طی همهگیری با هجوم گسترده کارگران به داخل و خارج به هم ریخته و دادهها را تقریباً بیفایده میکند. اقتصاددانان هنوز در حال مشاهده دادههای خاص صنعت هستند که کمتر تحت تاثیر قرار گرفته است. به طور خاص، درآمد ساعتی متوسط برای کارگران بخش تفریحات و هتلداری بدون نظارت باید نشان دهنده آنچه در میان کارگران با دستمزد پایین رخ میدهد باشد.
۵- تاثیر مشترک تمام شاخص ها روی اقتصاد
شاخصهای ذکر شده در بالا به سختی یک لیست جامع است. شاخص قیمت تولید کننده دادههایی را در مورد قیمت ورودی ارائه میدهد.این دادهها که اغلب (اما نه همیشه) به قیمت مصرف کننده سرازیر میشوند. اطلاعات مربوط به موجودی کالا و تجارت بین الملل اداره سرشماری میتواند به پیگیری تنگناهای زنجیره تأمین کمک کند. هزینههای کار واحدی نشان میدهد که آیا افزایش بهرهوری به جبران حقوق بالاتر کمک میکند یا خیر. اقتصاددانان همه آنها را زیر نظر خواهند گرفت.
تارا سینکلر ، اقتصاددان دانشگاه جورج واشنگتن، متخصص در پیشبینی اقتصادی، گفت: “در زمانهای عادی، فقط میتوانید تعداد اندکی شاخص را ردیابی کنید تا بدانید اقتصاد چگونه پیش میرود. وقتی تغییرات بزرگ در جریان است ، شما صدها شاخص را به معنای واقعی کلمه ردیابی میکنید.”
برای خبرهای بیشتر اینجا را کلیک کنید.
منبع: روزنامه نیویورک تایمز